مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله علیها) یزد

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

موقعیت مکانی مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله علیها)

برای دیدن موقعیت مکانی حوزه می توانید بعد از کلیک روی لینک زیر و انتخاب استان و شهر یزد محل مدرسمون را توی نقشه ببینید.

http://www.whc.ir/maps

منتظر حضور سبزتان هستیم.

مكتب الزهرا

 

 

چرا ما یاد مرگ نیستیم؟

16 اردیبهشت 1391 توسط مدرسه علميه الزهرا(سلام الله علیها) یزد

حضرت علی (ع) می فرماید:من برای دو چیز بر شما هراسانم
1:پیروی از هوس ها
2:آرزوهای طولانی
زیرا که هواپرستی شما را از حق پرستی و آرزوهای طولانی شما را از یاد قیامت جدا میکند.

(برگرفته از کتاب معاد،محسن قرائتی)

 نظر دهید »

تا زوده یه فکری کن...

16 اردیبهشت 1391 توسط مدرسه علميه الزهرا(سلام الله علیها) یزد

حضرت علی(ع) فرمود: برای انسان مسلمان سه دوست است،
1:دوستی ست که به او می گوید من همیشه چه مرده باشی و چه زنده با تو هستم و آن عمل اوست.
2:دوستی ست که به او می گوید: من تا موقع مرگ با تو هستم و آن مال و ثروت اوست که بعد از مرگش به وارثان می رسد.
3:دوستی ست که می گوید: من تا موقع مرگ با توهستم پس از تو جدا می شوم،و آن فرزندان است. لذا تا فرصت است یک چیزی دست و پا کن و یک کاری بکن برای روزهای تنهاییت.

 1 نظر

شرم از رخ علی کن و...

16 اردیبهشت 1391 توسط مدرسه علميه الزهرا(سلام الله علیها) یزد





به این حدیث توجه کنید:
قُلْتُ‏ لأبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام: إِنَّ قَوْماً مِنْ مَوَالِيكَ يُلِمُّونَ بِالْمَعَاصِي، وَ يَقُولُونَ: نَرْجُو؟
فَقَالَ: «كَذَبُوا لَيْسُوا لَنَا بِمَوَالٍ، أُولئِكَ قَوْمٌ‏ تَرَجَّحَتْ‏ بِهِمُ‏ الأمَانِيُّ؛ مَنْ رَجَا شَيْئاً عَمِلَ لَهُ، وَ مَنْ خَافَ مِنْ شَيْ‏ءٍ هَرَبَ مِنْهُ»
ترجمه: مردى گويد به امام صادق عليه السّلام عرض كردم: گروهى از دوستان شما مرتكب گناهان مي­شوند و مي­گويند ما اميدواريم!
فرمود: دروغ گويند، دوست ما نيستند. آنها مردمى باشند كه آرزوها ايشان را باين سو و آن سو برد. هر كه به چيزى اميدوار باشد، در راه رسيدن به آن كار كند، و هر كه از چيزى ترسد از آن بگريزد.

متأسفانه تو جامعه بین مذهبی‌ها این تفکر خیلی رایجه که فکر می­کنن حالا ما که شیعه امیرالمومنین (ع) هستیم، اگر گناهی هم بکنیم با شفاعت ائمه همه‌ چیز درست میشه. بعد بعضی وقتها میایم شعر و اس‌ام‌اس هم می­فرستیم که:
خدایا، اندر خور عفو تو نکردیم گناه!
یا مثلا ما یه یاعلی میگیم و از صراط میپریم!

ماجرای حاجب در این مورد شنیدنیه. حاجب شاعری بود که به اهل‌بیت ارادت داشت لذا شعری گفت که یک بیتش این بود:
حاجب اگر محاسبه حشر باعلیست
من ضامنم، هرآنچه تو خواهی گناه کن
شب امیرالمومنین (ع) را در خواب دید. در عالم رویا حضرت فرمودند شعرت دوتا ایراد داره:
اول اینکه گفتی اگر محاسبه حشر با علیست. باید میگفتی یقین محاسبه حشر با علیست.
دوم اینکه چرا گفتی من ضامنم هر آنچه تو خواهی گناه کن؟ باید می­گفتی شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن.

حاجب یقین محاسبه حشر با علیست
شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن


 3 نظر

جایگاه امیرکبیر:

16 اردیبهشت 1391 توسط مدرسه علميه الزهرا(سلام الله علیها) یزد

“آیت الله اراکی می گوید:

شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت
پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟
با لبخند گفت:
خیر
سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟
گفت
نه
با تعجب پرسیدم:
پس راز این مقام چیست؟
جواب داد:
هدیه مولایم حسین است!
گفتم چطور؟
با اشک گفت:
آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی
بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا
تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا
به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم ، لب به آب خواستن
باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد
آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت
به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد
تا در قیامت جبران کنیم”

 نظر دهید »

عقل هم خوب چیزیه...

16 اردیبهشت 1391 توسط مدرسه علميه الزهرا(سلام الله علیها) یزد

بسمه تعالی

متن زیر رو یکی از دوستان فرستادند تا انتها بخونیدش

یادش بخیر تابستون یکی از دوستان صمیمیم از تهران با خانوادش اومده بودن مشهد چند روزی خونمون موندنو کارایی که مشهد داشتنو انجام دادن و بعد از چند روز تصمیم گرفتن برگردن شهرشون و حدودا ساعت 11 صبح بود که زدن به جاده و رفتن. بعد از یک ساعت بهش زنگ زدم گفتم کجایی گفت حدودا 50 کیلومتر از شهر خارج شدم و دارم میرم به طرف تهران و ان شاالله فردا به تهران می رسیم منم بهش گفتم همین الان برگرد که کار مهمی باهات دارم. گفت چه کار مهمیه مگه؟ گفتم خیلی مهمه تو فقط برگرد تا بهت بگم، گفت خب تلفنی بگو اخه هوا خیلی گرمه و حوصله برگشتن ندارم در ضمن تهران کارای مهمی دارم که باید بهشون فردا رسیدگی کنم. منم گفتم نه نمیشه همین الان برگرد گفت خب بعدا بگو منم پامو کرده بودم توی یه کفشو می گفتم نه نمیشه باید برگردی اون بی چاره هم توی اون هوای گرم با ماشین بدون کولرو مدل پایینش دوباره برگشت و اومد خونمون وقتی منو دید خیلی مشتاق بود که این کار بزرگ بهش بگم و منم با همه وجودم بهش گفتم *دوستت دارم!* ولی نمی دونم چرا مثل دیوونه ها نیگام کرد و با نهایت عصبانیت بهم گفت: همین؟ منم گفتم: اره! گفت: تو که قبلا هم بهم اینو گفته بودی؟ گفتم خب الان رسمی تر گفتم دیگه! خیلی ناراحت شد که این همه راه کشوندمش تا فقط بهش بگم دوست دارم. خانوادش که می خواستن منو خفه کنن ولی باور کنید دوست داشتم جلوی همه بهش بگم دوست دارم. واسه هرکسی این جریانو تعریف کردم بهم گفت: کارت اشتباه و از عقل به دور بوده نظر شما چیه؟ اره اگه حقیقت و بخواید هیچ عقل سالمی اینو قبول نمی کنه که من این دوستم و خانوادشو توی این گرما اذیت کنم تا فقط بهش بگم دوست دارم پس چطور حرف اهل سنت و باور کنیم که می گن پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در غدیر خم 120 هزار نفر و توی صحرا و زیر نور افتاب سه روز نگه داشت و اخرش به حضرت علی علیه السلام فرمود: علی جان من تو رو دوست دارم؟؟؟؟؟؟؟ و علي أبن أبي طالب دوست من است !!!!! من که عقلم قبول نمی کنه

 نظر دهید »

امید بخش ترین آیه قرآن

16 اردیبهشت 1391 توسط مدرسه علميه الزهرا(سلام الله علیها) یزد

حضرت على(علیه السلام )روزى رو به سوى مردم کرد و فرمود: به نظر شما امید بخش ترین آیه قرآن کدام آیه است ؟ بعضى گفتند آیه :"ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء"(خداوند هرگز شرک را نمى بخشد و پائین تر از آن را براى هر کس که بخواهد مى بخشد)سوره نساء آیه 48 امام فرمود: خوب است ، ولى آنچه من میخواهم نیست ، بعضى گفتند آیه"و من یعمل سوء او یظلم نفسه ثم یستغفرالله یجد الله غفورا رحیما” (هر کس عمل زشتى انجام دهد یا بر خویشتن ستم کند و سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را غفور و رحیم خواهد یافت) سوره نساء آیه 110 امام فرمود خوبست ولى آنچه را مى خواهم نیست . بعضى دیگر گفتند آیه “قل یا عبادى الذین اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفورالرحیم"(اى بندگان من که دراثر گناه،بر خویشتن زیاده روی کرده اید،ازرحمت خدا مایوس نشوید در حقیقت‏خدا همه گناهان را مى‏آمرزد که او خود آمرزنده مهربان است)سوره زمرآیه53 امام فرمود خوبست اما آنچه مى خواهم نیست ! بعضى دیگر گفتند آیه “و الذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا نفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم و من یغفر الذنوب الا الله"(پرهیزکاران کسانى هستند که هنگامى که کار زشتى انجام مى دهند یا به خود ستم مى کنند به یاد خدا مى افتند، از گناهان خویش آمرزش مى طلبند و چه کسى است جز خدا که گناهان را بیامرزد) سوره آل عمران آیه135 باز امام فرمود خوبست ولى آنچه مى خواهم نیست . در این هنگام مردم از هر طرف به سوى امام متوجه شدند و همهمه کردند فرمود: چه خبر است اى مسلمانان ؟ عرض کردند: به خدا سوگند ما آیه دیگرى در این زمینه سراغ نداریم . امام فرمود: از حبیب خودم رسول خدا شنیدم که فرمود: امید بخش ترین آیه قرآن این آیه است: “واقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من اللیل ان الحسنات یذهبن السیئات ذلک ذکرى للذاکرین (نماز را در قبل و بعد از ظهر و بخشی از شب به پادار که خوبی ها بدی ها را نابود میکند . این تذکری است برای آنان که اهل تذکرند) سوره هود آیه 118 و فرمود: اى على! آن خدایى که مرا به حق مبعوث کرده و بشیر و نذیرم قرار داده یکى از شما که برمى‏خیزد براى وضو گرفتن، گناهانش از جوارحش مى‏ریزد، و وقتى به روى خود و به قلب خود متوجه خدا مى‏شود از نمازش کنار نمى‏رود مگر آنکه از گناهانش چیزى نمى‏ماند، و مانند روزى که متولد شده پاک مى‏شود، و اگر بین هر دو نماز گناهى بکند نماز بعدى پاکش می‏کند، آن گاه نمازهاى پنجگانه را شمرد بعد فرمود: یا على جز این نیست که نمازهاى پنجگانه براى امت من حکم نهر جارى را دارد که در خانه آنها واقع باشد، حال چگونه است وضع کسى که بدنش آلودگى داشته باشد، و خود را روزى پنج نوبت در آن آب بشوید؟ نمازهاى پنجگانه هم به خدا سوگند براى امت من همین حکم را دارد. –

 نظر دهید »

حدیثی از حضرت علی(ع)

16 اردیبهشت 1391 توسط مدرسه علميه الزهرا(سلام الله علیها) یزد

امیر مومنان فرمود:از شیعیان ما هر که به شریعت و آیین ما آگاه باشد، و بتواند شیعیان ناتوان را از تاریکی جهل به نور علم و دانش که ما به او بخشیده ایم خارج کند،در روز قیامت با تاجی از نور که بر سر دارد و به اهل محشر نور می بخشد وارد می شود.

 نظر دهید »

روزی که امیر کبیر گریست:

12 اردیبهشت 1391 توسط مدرسه علميه الزهرا(سلام الله علیها) یزد

سال 1264 قمرى، نخستین برنامه‌ى دولت ایران براى واکسن زدن به فرمان امیرکبیر آغاز شد. در آن برنامه، کودکان و نوجوانانى ایرانى را آبله‌کوبى مى‌کردند. اما چند روز پس از آغاز آبله‌کوبى به امیر کبیر خبردادند که مردم از روى ناآگاهى نمى‌خواهند واکسن بزنند. به‌ویژه که چند تن از فالگیرها و دعانویس‌ها در شهر شایعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه ‌یافتن جن به خون انسان مى‌شود*/ هنگامى که خبر رسید پنج نفر به علت ابتلا به بیمارى آبله جان باخته‌اند، امیر بى‌درنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله بکوبد باید پنج تومان به صندوق دولت جریمه بپردازد. او تصور مى کرد که با این فرمان همه مردم آبله مى‌کوبند. اما نفوذ سخن دعانویس‌ها و نادانى مردم بیش از آن بود که فرمان امیر را بپذیرند. شمارى که پول کافى داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبله‌کوبى سرباز زدند. شمارى دیگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان مى‌شدند یا از شهر بیرون مى‌رفتند*/*روز بیست و هشتم ماه ربیع الاول به امیر اطلاع دادند که در همه‌ى شهر تهران و روستاهاى پیرامون آن فقط سى‌صد و سى نفر آبله کوبیده‌اند. در همان روز، پاره دوزى را که فرزندش از بیمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امیر به جسد کودک نگریست و آنگاه گفت: ما که براى نجات بچه‌هایتان آبله‌کوب فرستادیم.پیرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امیر، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبیم جن زده مى‌شود. امیر فریاد کشید: واى از جهل و نادانى، حال، گذشته از اینکه فرزندت را از دست داده‌اى باید پنج تومان هم جریمه بدهی.. پیرمرد با التماس گفت*/باور کنید که هیچ ندارم.. امیرکبیر دست در جیب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمى‌گردد، این پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز*
چند دقیقه دیگر، بقالى را آوردند که فرزند او نیز از آبله مرده بود. این بار امیرکبیر دیگر نتوانست تحمل کند. روى صندلى نشست و با حالى زار شروع به گریستن کرد*/..*در آن هنگام میرزا آقاخان وارد شد. او در کمتر زمانى امیرکبیر را در حال گریستن دیده بود. علت را پرسید و ملازمان امیر گفتند که دو کودک شیرخوار پاره دوز و بقالى از بیمارى آبله مرده‌اند. میرزا آقاخان با شگفتى گفت: عجب، من تصور مى‌کردم که میرزا احمدخان، پسر امیر، مرده است که او این چنین هاى‌هاى مى‌گرید. سپس، به امیر نزدیک شد و گفت: گریستن، آن هم به این گونه، براى دو بچه‌ى شیرخوار بقال و چقال در شأن شما نیست /*امیر سر برداشت و با خشم به او نگریست، آنچنان که میرزا آقاخان از ترس بر خود لرزید. امیر اشک‌هایش را پاک کرد و گفت:خاموش باش،

تا زمانى که ما سرپرستى این ملت را بر عهده داریم، مسئول مرگشان ما هستیم.
میرزا آقاخان آهسته گفت: ولى اینان خود در اثر جهل آبله نکوبیده‌اند
امیر با صداى رسا گفت: و مسئول جهل شان نیز ما هستیم.. اگر ما در هر روستا و کوچه و خیابانى مدرسه بسازیم و کتابخانه ایجاد کنیم، دعانویس‌ها بساطشان را جمع مى‌کنند. تمام ایرانى‌ها اولاد حقیقى من هستند و من از این مى‌گریم که چرا این مردم باید این قدر جاهل باشند که در اثر نکوبیدن آبله بمیرند.

(به نظرم جالب اومد.گذاشتم توی وب،محض خوندن و …)

 1 نظر

آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)

12 اردیبهشت 1391 توسط مدرسه علميه الزهرا(سلام الله علیها) یزد

طلاب علوم دینیه احتیاج به استاد اخلاق دارند.در غیر اینصورت همانطور که آیت الله می شویم ،نفس عماره ی ما هم آیت الله می شود ، بلکه او آیت الله العظمی می شود.

پس باید یک استاد اخلاق باشد تا طلبه بداند که چگونه نفس را کنترل و سرکوب نماید.

 3 نظر

خدایا...شکرت

11 اردیبهشت 1391 توسط مدرسه علميه الزهرا(سلام الله علیها) یزد


روزی مردی خواب عجیبی دید، او دید که پیش فرشته‌هاست

و به کارهای آنها نگاه می‌کند، هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت

مشغول کارند و تند تند نامه‌هایی را که توسط پیک‌ها از زمین می‌رسند،

باز می‌کنند، و آنها را داخل جعبه می‌گذارند. مرد از فرشته‌ای پرسید، شما چکار می‌کنید؟

فرشته در حالی که داشت نامه‌ای را باز می‌کرد، گفت:

این جا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می‌گیریم. مرد

کمی‌ جلوتر رفت، باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت می‌گذارند

و آنها را توسط پیک‌هایی به زمین می‌فرستند.

مرد پرسید: شماها چکار می‌کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت:

این جا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت‌های خداوندی را برای بندگان می‌فرستیم.

مرد کمی‌جلوتر رفت و دید یک فرشته‌ای بی کار نشسته است

مرد با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بی کارید؟

فرشته جواب داد: این جا بخش تصدیق جواب است.

مردمی‌که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند، ولی فقط عده بسیار کمی‌جواب

می‌دهند. مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می‌توانند جواب بفرستند؟

فرشته پاسخ داد: بسیار ساده فقط کافیست بگویند “خدایا شکر”

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 35
  • 36
  • 37
  • ...
  • 38
  • ...
  • 39
  • 40
  • 41
  • ...
  • 42
  • ...
  • 43
  • 44
  • 45
  • ...
  • 57

سخنی از بهشت

حدیث

ساعت آنلاین



ساعت فلش


  • انجمن
  • آخرین مطالب

    • جهاد این روزها چیست؟؟
    • داستان قرآنی (گاو بنی اسرائیل)
    • داستان قرآنی (عُزیر پیامبر)
    • داستان قرآنی( جنگ حق و باطل)
    • داستان قرآنی(کوثری به نام فاطمه سلام الله علیها)

    تقویم شمسی

    تقویم شمسی

    اوقات شرعی

    تقویم#1588;مسی

    جستجو

    موضوعات

    • کلاس اخلاق استاد اخوان
    • نوروز فاطمی
    • مهدویت
    • رهبری
    • روزنگار
    • اخبار
      • اخبار سیاسی
      • اخبار مدرسه
    • آموزش کامپیوتر
    • معرفی سایت
    • ولایت فقیه
    • اطلاعیه
    • حماسه عاشورا
    • سبک زندگی
    • در محضر استاد
    • علمای یزدی
    • مناسبتی
    • دلنوشته
    • معرفي كتاب
    • پايان نامه
    • نکات خانه داری
    • ايده هاي فرهنگي
    • داستان های قرآنی

    کاربران آنلاین

    • نرجس خاتون محمدي
    • رهگذر
    • نویسنده محمدی
    • مرضیه کرنوکر

    رتبه

      آمار بازدید

      آمارگیر وبلاگ

      • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
      • تماس