موقعیت مکانی مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله علیها)
برای دیدن موقعیت مکانی حوزه می توانید بعد از کلیک روی لینک زیر و انتخاب استان و شهر یزد محل مدرسمون را توی نقشه ببینید.
منتظر حضور سبزتان هستیم.
برای دیدن موقعیت مکانی حوزه می توانید بعد از کلیک روی لینک زیر و انتخاب استان و شهر یزد محل مدرسمون را توی نقشه ببینید.
منتظر حضور سبزتان هستیم.
باید (زهرا) شدتا آفاق را روشن کرد،به هرکس وهر چیز نور بخشید وعاامی را صفا داد
باید (فاطمه) بود تا آتش، پا به فرار بگزارد وتمام لحظه هایت ،(بردا وسلاما) شود
باید (بتول) بودتا از دنیا وبدی هایش جدا شد وفاصله گرفت،درعوض خدا وتمام نعمت هایش به تو روی آورد
باید (طاهره) شدتا زشتیها حساب کار دستشان بیاید که:برو این دام بر مرغی دگر نه
باید (محدثه) بود تا از خاکیان بالاتربا توهم صحبت شوندوفرشته ها برای همکلامی ات صف بکشند
باید (هانیه) شدکه تمام محبت وشفقت به خانواده،فرزندان وهمنوعان سر لوحه کارت قرار گیرد
عشق یعنی دل سپردن در الست از می وصل الهی مستِ مست
عشق یعنی ذکر ناموس خدا یا علی گفتن به زیر دست و پا
عشق یعنی جلوه صبر خدا شرم ایوب نبی از مرتضی
عشق بر دلداده فرمان میدهد عاشق جان داده را جان میدهد
عشق باعث شد که دل سامان گرفت پشت درب خانه زهرا جان گرفت
عشق یعنی انقلاب فاطمه از کبودی چشم تار فاطمه
عشق یعنی عشق ناب فاطمه بیت الاحزان خراب فاطمه
از تمام اساتید و طلاب عزیز خواهشمنداست مطالب مفید و به روز خود را به کاربر مدرسه تحویل داده و یا به ایمیل مدرسه میل بفرمایند، تا پس از تایید نهایی توسط مدیریت به نام خودشان در وبلاگ مدرسه قرار گیرد.
در مقابله با جنگ نرم دشمن، از مطالبی که کنکاشانه و دردفاع از عقاید اسلامی باشد نهایت استقبال خواهد شد.
در ضمن از عزیزان خواسته می شود تا با تلاش و پشتکار خود در پیداکردن سایتها و مطالبی که برعلیه اسلام و شیعه می باشد نهایت همکاری را داشته باشند.
ایمیل مدرسه با آدرس yazd-alzahra@whc.ir همیشه آماده دریافت نظرات سازنده و مطالب مفید شماست.
هیچ كس بیش از شاه عامل سقوط خودش نبود. هم فعالیتهایی كه انجام داد و هم فعالیتهایی كه انجام نداد، به تضعیف مشروعیت نظام پهلوی انجامید و چهار دسته از این فعالیتها، عوامل عمده از میان رفتن مشروعیت این نظام بود…
در این فرضیه، اصل بر این قرار گرفته است كه شاه در اواخر حكومتش از نظر شخصیتی در وضعیتی قرار گرفت كه دیگر نتوانست حكومت را به شكل صحیح اداره كند و به علت این ضعف در اواخر عمر بود كه تاج و تخت خود را از دست داد. این تحلیل، یك تحلیل روانكاوانه است كه «ماروین زونیس» آن را در كتاب «شكست شاهانه» به صورت مفصّل پرورانده است.
وی می گوید: «انقلاب به این دلیل اتفاق افتاد كه در سراسر سالهای دهه 1970 م (1350 ش) و بیشتر سالهای دهه 1960 م (1340 ش) شاه به شیوه ای عمل كرد كه تعداد هر چه بیشتری از مردم ایران متقاعد شدند كه او صلاحیت فرمانروایی بر آنها را ندارد و ادعایش بر تاج و تخت، مشروعیت خود را از دست داده است.» (1)
نیز می گوید: «هیچ كس بیش از شاه عامل سقوط خودش نبود. هم فعالیتهایی كه انجام داد و هم فعالیتهایی كه انجام نداد، به تضعیف مشروعیت نظام پهلوی انجامید و چهار دسته از این فعالیتها، عوامل عمده از میان رفتن مشروعیت این نظام بود: او نتوانست انتظارات فرهنگی ایرانیان را در باره ماهیت فرمانروای مناسب برآورده سازد؛ از نظام پهلوی فاصله گرفت؛ در راه «لیبرالیزه كردن» نظام (ایجاد فضای باز سیاسی) گام برداشت؛ و پیامهایی ابلاغ كرد كه اگر مطلقاً در تناقض با یكدیگر نبود، دست كم مغشوش بود.» (2)
صرف نظر از دیدگاه ماروین زونیس می توان گفت: شاه ایران از همان ابتدا صلاحیت حكومت بر ایران را نداشت، نه اینكه در اواخر عمر صلاحیت خویش را از دست داد. ضعفهای شخصیتی شاه كه در اواخر عمرش به خاطر از دست دادن افراد مورد علاقه و اتكای وی حاصل شده بود، به عنوان عامل كوچكی در پیروزی انقلاب پذیرفته است، نه اینكه تنها عامل یا مهم ترین عامل پیروزی انقلاب باشد. ضعفهای او فقط زحمت انقلابیون را كمتر می كرد.
پی نوشت:
1) شكست شاهانه، ماروین زونیس، ترجمه عباس مخبر، ص 4.
2) همان، ص 155.
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 75.
غلام رضا کرباسچی
روز بيستم بهمن فرا رسيد. آن شب به اتفاق حجة الاسلام عبّاس صالحي به منزل يكي از دوستان كه در خيابان آزادي منزل داشت، رفته بوديم. پس از صرف شام و ديدن اخبار، ناگهان تلويزيون طيّ يك برنامه، آمدن حضرت امام و استقبال از ايشان را پخش كرد. ديدن اين برنامه براي ما جالب و غير منتظره بود؛ زيرا رژيم تا آن روز از پخش هر گونه خبري در مورد حضرت امام، جدّاً خودداري مي كرد.
امروز یک سایت مفید رو براتون معرفی می کنم. امیدوارم بعد از بازدید، بتوانید استفاده مفیدی داشته باشید. (صفیه میرجلیلی)
سامانه جامع تبلیغ ذی طوی: http://zitova.ir
امام صادق سلام الله علیه :
اِغْسِلُوا اَيْديَكُمْ قَبْلَ الطَّعامِ وَ بَعْدَهُ فَاِنَّهُ يَنْفِى الْفَقْرَ وَ يَزيدُ فِى الْعُمُرِ؛
دستهايتان را قبل و بعد از غذا خوردن بشوييد، كه فقر را مىبَرَد و بر عمر مىافزايد.
محاسن ، ج 2، ص 202، ح 1594؛ دانشنامه پزشكى، ج 2، ص 70
با تشکر از خانم صفیه میرجلیلی به خاطر این حدیث زیبا
راجع به نماز از پيغمبر(ص) سؤال شد، ايشان فرمودند
الصَّلَاةُ مِنْ شَرَائِعِ الدِّينِ نماز نهري از درياي خروشان و پرنعمت دين است
وَ فِيهَا مَرْضَاةُ الرَّبِّ عَزَّ وَ جَلَّ در نماز آنچه موجب رضايت رب هست قرار دارد
وَ هِيَ مِنْهَاجُ الْأَنْبِيَاءِ نماز مسير تعليم و تربيت و حرکت انبياء(ع) بسوي آخرت است
وَ لِلْمُصَلِّي حُبُّ الْمَلَائِكَةِ ملائکه (به همراه نعمات بيشمار) بسوي اهل نماز جذب مي شوند
وَ هُدًى براي نمازگزار، هدايت است
وَ إِيمَانٌ و ايمان است وَ نُورُ الْمَعْرِفَةِ نور معرفت است
وَ بَرَكَةٌ فِي الرِّزْقِ و بركت در رزق است
وَ رَاحَةٌ لِلْبَدَنِ و راحت بدن است
وَ كَرَاهَةٌ لِلشَّيْطَانِ موجب کراهت شيطان است
وَ سِلَاحٌ عَلَى الْكَافِرِ سلاح است عليه کافر
وَ إِجَابَةٌ لِلدُّعَاءِ سبب مستجاب شدن دعا
وَ قَبُولٌ لِلْأَعْمَالِ و قبولى اعمال است
وَ زَادٌ لِلْمُؤْمِنِ مِنَ الدُّنْيَا إِلَى الْآخِرَةِ توشهى از دنيا به سوي آخرت براي مؤمن است
وَ شَفِيعٌ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ مَلَكِ الْمَوْتِ شفيع نزد ملك الموت
وَ أُنْسٌ فِي قَبْرِهِ و مونس قبر
وَ فِرَاشٌ تَحْتَ جَنْبِهِ و فرش زير پهلو است
وَ جَوَابٌ لِمُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ جواب نكير و منكر است
وَ تَكُونُ صَلَاةُ الْعَبْدِ عِنْدَ الْمَحْشَرِ تَاجاً عَلَى رَأْسِهِ نماز بنده در محشر، تاجى است بر سرش
وَ نُوراً عَلَى وَجْهِهِ و نورى در صورتش
وَ لِبَاساً عَلَى بَدَنِهِ و لباسى است بر تنش
وَ سِتْراً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّارِ پردهاى است بين او و آتش
وَ حُجَّةً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الرَّبِّ جَلَّ جَلَالُهُ حجتی است بين او و رب جل جلاله
وَ نَجَاةً لِبَدَنِهِ مِنَ النَّارِ موجب نجات بدنش از جهنم
وَ جَوَازاً عَلَى الصِّرَاطِ و جوازي بر (عبور از) پل صراط است
وَ مِفْتَاحاً لِلْجَنَّةِ كليد بهشت
وَ مُهُوراً لِحُورِ الْعِينِ و مهر حور العين
وَ ثَمَناً لِلْجَنَّةِ و بهاى بهشت است
بِالصَّلَاةِ يَبْلُغُ الْعَبْدُ إِلَى الدَّرَجَةِ الْعُلْيَا نماز است كه بندگان را به بالاترين درجات مىرساند
لِأَنَّ الصَّلَاةَ تَسْبِيحٌ چون نماز تسبيح
وَ تَهْلِيلٌ و تهليل
وَ تَحْمِيدٌ و تحميد
وَ تَكْبِيرٌ و تكبير
وَ تَمْجِيدٌ و تمجيد
وَ تَقْدِيسٌ و تقديس خداوند
وَ قَوْلٌ و گفتار
وَ دَعْوَةٌ و دعا است
… التماس دعا
منبع: الخصال ج2 ص 522
در غروب روز 12 ربيع الاول پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم) بعد از هجرت از مکه وارد مدينه طيبه شد, و در قبا نزول اجلال فرمود و منتظر ماند تا اميرالمومنين (عليه السلام) به ايشان ملحق شد, و سپس وارد مدينه شدند(2) اين در حالي بود که در 4 ربيع الاول پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم) در مسير هجرت از غار ثور بيرون آمده به طرف مدينه حرکت فرمود.(3)
هفته وحدت فاصله ميان 12 ربيع الأول که سالگرد ولادت بيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بنا بر روايات أهل سنت تا 17 ربيع الأول که تاريخ ولادت رسول الله محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) بنا بر روايات موجود در شيعه است ، از سوي امام خميني ره ، به عنوان هفته وحدت نامگذاري شده است.
ارگاني رسمي هم با نام ( مجمع تقريب بين مذاهب اسلامي ) رسما الان در حال فعاليت هست که کنفرانس بين المللي وحدت در هفته وحدت هر ساله در تهران را برکَزار مي کند و علماي بزرگ را از کشورهاي مختلف دور هم جمع مي کند. و همواره از شخص مقام معظم رهبري تا همه مسولين اين مملکت تأکيد دارند که وحدت ميان مسلمانان بايد ايجاد شود و عوامل تفرقه خشکانده شود.
دليل نام گذاري هفته وحدت:
1- به دليل اين که دين اسلام دين کامل و تحريف نشده يکتاپرستي است.
2- براي حفظ وحدت ميان اهل سنت وشيعه که در زادروز رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) اتفاق نظرندارند. تاريخ نگاران و سيرهنويسان شيعه و اهل سنت، با اين كه در سال و ماه تولد آن حضرت، اتفاق نظر داشته و ميگويند كه آن حضرت در اول عامالفيل، برابر با سال 570 ميلادي و در ماه ربيع الاول ديده به جهان گشود، ولي درباره روز تولد اختلاف نظر دارند. شيعيان، معتقدند كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در روز جمعه، مصادف با 17 ربيع الاول به دنيا آمد و اهل سنت ميگويند كه تولد وي روز دوشنبه دوازدهم ربيع الاول بوده است.(4) در نظام جمهوري اسلامي ايران نيز، به خاطر احترام به ديدگاه علماي شيعه و اهل سنت و جهت ايجاد وحدت و هم دلي ميان تمام مسلمانان جهان، از 12 تا 17 ربيع الاول، هفته وحدت اعلام گرديده و مسلمانان عالم اين هفته را گرامي ميدارند.
3- براي اين که قرآن کتابي است آسماني و جامع که براي راهنمايي همه بشريت نازل شده.
4- به دليل پيروزي انقلاب اسلامي که مديون وحدت امت اسلامي است.
به اميد وحدت هميشگي
—————————————-
منابع و مآخذ :
1- مسار الشيعه: ص30. منتخب التواريخ: ص55.
2- مصباح المهتجد: ص732. زادالمعاد: ص344. مسارالشيعه: ص29. توضيح المقاصد: ص7. بحارالانوار: ج97ص168 ج19 ص104-125.
3- مسار الشيعه: ص 28. قلايدالنحور: ج ربيع الاول،ص21.
4- تاج المواليد (از مجموعه نفيس)، ص43؛ الارشاد، ص525، و كشف الغمة، ج2، ص369.
———————————————-
وطن امروز نوشت: محمد نوریزاد، فیلمساز ضدانقلاب و کارگردان ورشکسته که طی ماههای اخیر تنها به دنبال اقداماتی است که کمی مورد توجه قرار گیرد در سایت شخصی خود از «افتخار بوسیدن پای یک بهایی کوچک نوشته است!» به گزارش جهان، نوریزاد در ابتدای مطلب خود مدعی شده است: «امروز به دیدن یک خانواده کوچک بهایی رفتم.
کوچک از آن روی که از خانواده، یک مادربزرگ مانده است و یک نوه 4 ساله. «آرتین» یعنی همان پسرک 4 ساله بهایی را نشاندم بر یک صندلی و برپاهای کوچکش بوسه زدم. چشم در چشم او دوختم و با التماسی آمیخته به درد، از او خواستم که اگر میتواند به روی من شیعه آب دهان بیندازد و به صورتم سیلی بزند».
آقای “جواد فرهنگی” در صفحه گوگل پلاس خود نوشت:
بانوی محجبه ای در یکی از سوپرمارکتهای زنجیرهای در فرانسه خرید میکرد؛ خریدش که تموم شد برای پرداخت رفت پشت صندوق. صندقدار یک خانم بیحجاب و اصالتاً عرب بود.
صندوقدار نگاهی از روی تمسخر بهش انداخت و همینطور که داشت بارکد اجناس را میگرفت اجناس او را با حالتی متکبرانه به گوشه میز میانداخت. اما خانم باحجاب ما که روبنده بر چهره داشت خونسرد بود و چیزی نمیگفت و این باعث میشد صندوقدار بیشتر عصبانی بشه ! بالاخره صندوقدار طاقت نیاورد و گفت: «ما اینجا توی فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داریم این نقابی که تو روی صورتت داری یکی از همین مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستید! ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار نه برای به نمایش گذاشتن دین و تاریخ! اگه میخوای دینت رو نمایش بدی یا روبنده به صورت بزنی برو به کشور خودت و هر جور میخوای زندگی کن!»
خانم محجبه اجناسی رو که خریده بود توی نایلون گذاشت، نگاهی به صندقدار کرد… روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوقدار که از دیدن چهرهٔ اروپایی و چشمان رنگین او جا خورده بود گفت: «من جد اندر جد فرانسوی هستم…این دین من است . اینجا وطنم…شما دینتون را فروختید و ما خریدیم.